۱۳۹۱ شهریور ۷, سه‌شنبه

ابو حمزه ۳۶


٣٦ -
سَيِّدِي عَلَيْكَ مُعَوَّلِي وَمُعْتَمَدِي وَرَجائِي وَتَوَكُّلِي وَبِرَحْمَتِكَ تَعَلُّقِي تِصِيبُ بِرَحْمَتِكَ مَنْ تَشاءُ وَتَهْدِي بِكَرامَتِكَ مَنْ تُحِبُّ، فَلَكَ الحَمْدُ عَلى مانَقَّيَتَ مِنَ الشِّرْكِ قَلْبِي، وَلَكَ الحَمْدُ عَلى بَسْطِ لِسانِي أَفَبِلِسانِي هذا الكالِّ أَشْكُرُكَ أَمْ بِغايَةِ جُهْدِي فِي عَمَلِي أُرْضِيكَ وَما قَدْرُ لِسانِي يارَبِّ فِي جَنْبِ شُكْرِكَ وَما قَدْرُ عَمَلِي فِي جَنْبِ نِعَمِكَ وَإِحْسانِكَ ؟ إِلهِي إِنَّ جُودَكَ بَسَطَ أَمَلِي وَشُكْرَكَ قَبْلَ عَمَلِي.

٣٦- ترجمه موزون دعاي ابو حمزه:
تكيه گاه و اعتماد من تويي
نور اميد عيان من تويي
هم توكل كرده ام بر درگهت
هم شدم آويزه ي آن رحمتت
سوي رحمت مي رساني اي خدا
هر كه را خواهي ز خيل بنده ها
هم هدايت مي كني از آن كرام
هر كسي را برگزيني از انام
اي خدا ، شكر تو گويم بيكران
چون زدودي از دلم شرك نهان
شكر تو اي خالق جان و تنم
چون گشودي اين زبان الكنم
من توانم گويمت شكر و ثنا ؟
يا كه خشنودت نمايم اي خدا ؟
اين لسان من چه ارزد بر ثنا؟ 
در قياس حمد و تسبيح شما 
يا چه ارزد گفته ها و كرده ها 
در قياس هر چه احسان شما؟
گسترانيده بسي جود شما
خواهش و هم آرزو هاي مرا
هم بسي شكرانه و حمد و ثنا
خوش پذيرا گشته هر فعل مرا
هم پذيرا گشته هر فعل مرا
حمدو تسبيح و همه شكر شما

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.